چرا آزادی بیان “بی چون و چرا”؟
اینکه بخواهم از اهمیت دانستن برای سعادت بشر سخن بگویم یا اینکه تمام مشکلات ما انسانها ریشه در جهالت و نادانی خود ما دارد ، مبحثی ست تکراری و تکرار مکررات، و به قول کلیشه ی انشاهای عهد باستان دبستان “بر همگان واضح و مبرهن است” که دانش عامل خوشبختی و جهل باعث تمام بدبختی هاست؛ اما با وجود این که بارها این سخنان از دوران قدیم تا امروز گفته شده ، امروزه، در قرن 15 هجری، در قرن 21 میلادی، در هزاره ی سوم میلادی، ده ها هزار سال پس از “تمدن”(!) بشر، صدها هزار سال (و بنا بر برخی ادعاها میلیونها سال) پس از ظهور انسان بر زمین، هنوز هم نادانهایی بر کره ی خاکی آبی زندگی می کنند که عمرشان را تلف می کنند برای سانسور و نابودسازی یا اقلا تغییر دادن مطالب و محتوای تولید شده توسط دیگران، و البته زحمات هنرمندان و ادیبان و دانشمندان و اندیشمندان را هم هدر می دهند …
در این جهان کسانی هستند که خودشان را "همیشه معلم" می دانند و هیچگاه اقلا برای لحظاتی سعی نمی کنند "دانش آموز" باشند و نه "آموزگار"؛ جاهلانی ناآگاه از جهالت خودشان، ابوجهل هایی که بر من معلوم نیست چرا و چگونه چماقدار شده اند؟! کسانی که به خودشان اجازه می دهند در سخن دیگران دست ببرند درحالیکه خودشان حرفی برای گفتن ندارند!...
...افراد سانسورچی فقط عده ای ناآگاه و جاهل هستند که نه تنها تحمل ورود اطلاعات جدید به ذهن خودشان را ندارند بلکه از داناتر شدن دیگران هم وحشت دارند؛ و از آن بدتر اینکه ادعا می کنند می خواهند از مردم در برابر “اطلاعات بد”[!؟] محافظت کنند! “اطلاعات بد”؟ مگر اطلاعات “بد” هم وجود دارد؟ اطلاعات که همیشه از جنس خوبی ست! این “ندانستن” ست که “بد” هست و نه “دانستن”!؛ … یعنی چه؟ مردم را از اطلاعات و آگاهی و دانایی حفظت کنید؟!!! نادانی و جهالت عامل بدبختی و شقاوت و شر برای بشر شده اما عده ای می خواهند مردم را از “علم” در امان بدارند!!! نخیر! ایشان می خواهند از شر و بدی دفاع و پاسداری کنند نه از انسان! این شر و بدی ست که از جهل و ناآگاهی تغذیه می کند و مسلما به نگهبانانی نیاز دارد تا با سانسور و معدوم سازی اطلاعات و مطالب در رادیو و تلویزیون و اینترنت و کتاب از پدیده ی جاهلیت و نتیجتا از شرارت حفاظت کنند !!!
شاید بگویید نیت افراد سانسورگر خیر است و قصد شرارت ندارند، پس باید بگویم در اینصورت ایشان عده ای بیماران روانی هستند که از وسواس فکری شدید رنج می برند! کسی که نگران است دیگران چه چیزهایی می گویند، نمی تواند آدم سالم و راحتی باشد! جالبست که بسیاری از ایشان نگران اتفاقات داخل کارتونها و نقاشیها و حتی داستانها هستند! حتی ماجرای موجود در یک متن مکتوب یا شفاهی اینان را آزار می دهد!! “زید چرا عمرو را زد؟” ای بابا! اینکه فقط یک داستان است! بخداقسم واقعی نیست!! وقتی این حرف و اعتراض ما را می شنوند یک توجیه برای جنون و وسواس فکری خودشان می تراشند: محتوای مکتوب و نقاشی و انیمیشن اگر ناجور باشد “بدآموزی” دارد! (؟) خوب، اگر به قابلیت آموزشی آثار هنری و ادبی واقف هستید پس به امثال ما آزادی بیان نامحدود بدهید تا ما چیزهایی را تولید کنیم که “خوب آموزی” داشته باشد! اینکه کاری ندارد!! اما اگر فضا بسته و محدود شود ما نمیتوانیم همین آثار آموزنده و مفید را به جامعه عرضه کنیم!!!
محتوایی که ما پدید می آوریم آزارتان می دهد؟ خوب سانسور و حذف و دستکاری هم که شما روی آثار ما اعمال می کنید ما را اذیت می کند! چگونه است که شما حق اذیت و آزار دادن ما را دارید ولی ما اجازه ی تولید محتوایی که حال شما را بد کند نداریم؟ تازه محتوایی که امن و درست و مؤدبانه است! اشکال از محتوای پدید آمده توسط ما نیست، اشکال از ذهن بیمار خود شما ست!!!
اگر عقیده ای در هر زمینه دارید، خوب، خودتان دست به کار شوید و درباره ی افکار خودتان حرف بزنید و محصولات فرهنگی و هنری و ادبی تولید کنید تا برای عقاید و نظراتتان تبلیغ کنید، نه اینکه وقتی قدرتی در دست دارید برای نابودی سخنان افراد دیگر خرج کنید! وقتی قدرت سانسور و نابودسازی محتوای دیگران را دارید قطعا قدرت نشر آثار خودتان را هم دارید! مگرنه؟! اما وقتی مطالب دیگران را نابود می کنید به این معنی ست که خودتان حرفی برای گفتن ندارید! پس این نشانه ی نادانی محض شماست اگر انرژی خود را برای آزار سایر پدیدآورندگان محتوا صرف می کنید ولی وقتی برای تولید مطالب شخصی خودتان نمی گذارید!
اصولا سانسور کنندگان خودشان فاسد ترین و مجرم ترین افراد هستند و دائما از رسوا شدن خودشان بدست نویسندگان و خبرنگاران و هنرمندان و ... واهمه دارند؛ ایشان از شفاف سازی می ترسند، درحالیکه آزادی نامحدود برای بیان منجر به شفافیت و نتیجتا اصلاحات می گردد؛ بجای جنگیدن با آزادی بیان لطفا فقط خودتان را اصلاح کنید!
اگر هم واقعا خیال می کنید منجی عالم بشریت و مسیح و سوشیانت و امام زمان هستید اقلا باید اطلاعات هرچه بیشتری از اوضاع جهان داشته باشید تا بتوانید دنیا را اصلاح کنید!! اگر خودتان را جراح جهان می دانید پس باید مثل همان جراح اول تصویربرداری هرچه کاملتری را از همین جهان انجام دهید تا بدانید چه خبر است تا بتوانید جراحی موفقی به انجام برسانید!!! اما با جلوگیری از آزادی بیان خودتان را هم از دریافت اطلاعات محروم می کنید!!!!
سانسورچی جماعت و کلا حکومتها و زورگویان ادعا می کنند اگر آزادی بیان وجود داشته باشد افراد بد و نادرست می توانند هر کار غلطی انجام دهند، اما با اطمینان بگویم حتی اگر آزادی عمل هم بطور نامحدود عرضه شود قرار نیست باعث قدرت گیری اشخاص شرور شود، مگر ما چکاره ایم؟ اگر کسانی از آزادی سوء استفاده کنند ما هم از همان آزادی حسن استفاده خواهیم کرد؛ اگر می ترسید که کسی با نشر محتوای “بد” خرابی به بار آورد مطمئن باشید که ما هم آنقدر عرضه داریم که با نشر محتوای “خوب” آبادی به ارمغان آوریم!!! اصولا اگر آزادی کامل نباشد ممکن است کارها و حرفها و افکار خوب هم محدود شود! اصلا چه کسی می داند دقیقا خوب و بد چیست؟ شما؟ حکومت؟ مدیر سایت؟ سردبیر نشریه؟ نه! هیچکس کامل به خوبی و بدی امور واقف نیست، حتی پیامبران هم تمام جزئیات را عرضه نکرده اند! پس به ناچار بشر مجبورست از طریق “سعی در آزمون صحیح و خطا” پیش برود تا حقیقت و درستی را بیابد! باید آزادی نامحدود بیان وجود داشته باشد تا اگر کسی یک چیز جدیدی را فهمید بتواند آن را به اطلاع همگان برساند و شاید آن حرف جدید درست تر از سایر حرفهایی باشد که تا کنون گفته شده! تا همین الان هم بسیاری از حرفها و اعمال و قوانین و عرف های اجتماع ممکن است غلط باشد، (من مطمئنم بسیاری از آنها حتما غلط است! چی؟ حتی حق گفتن همین حرف را هم ندارم؟!) باید آزادی بی قید و شرط وجود داشته باشد تا بشود تغییرات مفید در جهان بوجود آورد، اما در یک جهان محدود شده به تعدادی افکار و گفتار و اعمال محدود، ممکن است نادرست ترین افراد به قدرت برسند و امکان اصلاح امور از دست برود…
می توانید دنباله ی این مطلب را در مقاله ی "قانون قانونگذاری" بخوانید.
بررسی محتوا در دارک وب:
این مطلب دنباله ی صفحه ی قبلی با عنوان مبحث محتوا در دارک وب است؛
توجه کنید مطالب آن مقاله ی صفحه ی قبل درباره ی مسائل فنی و نامگذاری شبه فنی است و آن دسته بندی ها به نوع محتوا و موضوعات آنها ربطی ندارد ؛ اما اصولا چون فهمیدن جای اطلاعات در دارک وب و فهمیدن نوع اطلاعات در دیپ وب مشکل تر است می تواند آزادی بیشتری در نوع محتوا داشته باشد؛ مثلا در مورد دارک وب کسی نمی تواند به این راحتی اطلاعاتی را مورد حمله ی هک قرار دهد یا حتی مقام قانونی نمی تواند فایلی را حذف کند که اصلا جای آن را نمی داند! و یا در دیپ وب بطور مثال وقتی تقریبا کسی محتوای صندوق شخصی ایمیل شما را نمی بیند (بعید است کسی غیر از خودتان آنها را ببیند) پس چگونه آن محتویات را گزارش و از آن شکایت کند که آیا پاک شود یا نه! اما حتی در “پابلیک لایت وب” هم اگر بزرگ و غول پیکر باشد و مردم کمتر “زیرآب زن” و “راپورتچی” باشند اینجا یعنی لایت وب هم روزی می تواند آزادی نامحدودی پیدا کند!
ادامه دارد…
like this
مبحث محتوا در دارک وب
این مطلب دنباله ی مطلب قبلی یعنی مقاله ی قوانین محتوا است:
مبحث محتوا در دارک وب:
و اما وقتی بحث از آزادی بیان می شود مخصوصا در فضای وب، حیف است اگر از دارک وب سخن به میان نیاوریم :
توصیه می کنم برای آشنایی با دارک وب این مقاله را بخوانید:
مختصری درباره ی دارک وب:
شاید تاکنون نام “دارک وب” را شنیده باشید؛ با اینکه این یک نام فنی و استاندارد نیست اما یک اصطلاح رایج است برای آندسته از محتوای وب که به این راحتی ها نمی شود فهمید اطلاعات 1-از کجا آمده، 2-کجا نگهداری می شود، و 3-به کجا می رود
در کنار آن اصطلاح دیپ وب را شاید شنیده باشید؛ این هم یک نام رسمی و دقیق نیست؛ ولی اصولا ربطی به دارک وب ندارد و به آن بخش از اطلاعات وب اطلاق می شود که برای دیدنشان نیاز به چیزی مانند رمز عبور باشد.
اشتباها دارک و دیپ را خیلی جا ها یکی می دانند و البته چون یک نامگذاری استاندارد نیست نمی توان خرده گرفت؛ اما ما اینجا قرار را بر این می گذاریم :
فضای وب را می توان در دو نوع دسته بندی قرار داد:
دسته بندی اول:
الف- لایت وب: (لایت=روشن) آنچه از وب که جای 1.فرستنده و 2.نگهدارنده و 3.گیرنده ی اطلاعات خیلی مشخص و واضح است و قاعدتا تقریبا برای همگان قابل دانستن.
ب- دارک وب: (دارک=تاریک) آنچه از وب که جای 1.فرستنده و 2.نگهدارنده و 3.گیرنده ی اطلاعات خیلی مشخص و واضح نیست و عملا فهمیدن آن خیلی سخت و یا تقریبا غیرممکن است (حداقل در طراحی آن هدف چنین بوده)
دسته بندی دوم:
الف- پابلیک وب: (پابلیک=عمومی) آنچه از فضای وب که برای دیدنش هیچ رمز عبور و کلید خاص سخت افزاری و نرم افزاری نیاز نیست و یک امکانات معمولی و اتصال به اینترنت کافیست (این جدای از بحث هدردهندگی سخت افزار که برخی سایتهای غیراستاندارد غیر اخلاق مدار هزینه ی اضافی بر کاربران تحمیل می کنند)
ب- دیپ وب: (دیپ=عمیق) آنچه از وب که برای استفاده از آن نیاز به ورود با رمز، داشتن کلید سخت افزاری، فایلی خاص در کوکی مرورگر و یا چنین چیزهایی باشد.
___
توجه کنید که این دسته بندی اول و دوم متناظر نیستند؛ فقط در هرکدام از دسته بندی ها یک سایت یا صفحه ای از وب می تواند به گزینه ی الف یا ب در هریک از دسته بندی ها متعلق باشد و نه به هردوی آنها در یک دسته، اما می تواند همزمان در یکی از گزینه های این دو دسته بندی قرار گیرد:
1- الف دسته ی اول و الف دسته ی دوم = لایت پابلیک وب : مانند بسیاری از سایتهای معمولی وب در هنگام استفاده از مرورگر ساده مثل فایرفاکس و کروم؛ هرآنچه که فعلا موتورهای رایج جستجو مثلا یاندکس و داک-داک-گو و گوگل و یاهو به آنها لینک داده اند
2- الف دسته ی اول و ب دسته ی دوم = لایت دیپ وب : مانند صندوق ایمیل شخصی، امکانات ویرایش وبلاگ و غیره در سایتهای معمولی که با مرورگر معمولی استفاده می کنیم
3- ب دسته ی اول و الف دسته ی دوم = دارک پابلیک وب : مانند سایتهای پیازی که بطور معمول باید با مرورگر تور وارد آنها شد یا از ابزار های اضافی در مرورگرهای دیگر استفاده کرد و یا محتوای پسوند آی-تو-پی که نرم افزار الحاقی برای مرورگر نیاز دارد، و البته رمز عبور هم نمیخواهند
4- ب دسته ی اول و ب دسته ی دوم = دارک دیپ وب : مانند ایمیل های دارک وبی که آدرس آنها از نوع پیازی است که هم مرورگر تور یا ابزار مربوطه را می طلبد و هم رمز عبور برای ورود لازم دارد
توجه کنید اینها مسائل فنی و نامگذاری شبه فنی است و اصلا به نوع محتوا و موضوعات آنها کاری ندارد ؛ اما اصولا چون فهمیدن جای اطلاعات در دارک وب و فهمیدن نوع اطلاعات در دیپ وب مشکل تر است می تواند آزادی بیشتری در نوع محتوا داشته باشد…
دنباله ی این مطلب با سرفصل بررسی محتوا در دارک وب در دسترس خواهد بود...
like this